nothing , just love


کاین دور باطل است

آغاز قصه یود و دلم مست و می پرست

جامی ز خوناب دل نوشم و می بینم آنچه هست

معشوق من کجا و  هوس عاشقی کجا

کابن رنج می کشم از چرخ دون و پست

زخمی است که رنجش به جان دلخرم

کاین رنج عشق  ز تفریح خوش تر است

ز آفاق ندا آید آنچه هست

این دور باطل است

عاشق کشی چه سود که جانم به لب رسید

کاین دل کجا هوس یار دیگر است

گوین  کسان که تو را یار هست

گویم کجاست دل کاو رنج اکبر است

گویم مرا هر چه هست یار نیست

دیوانگی عشق به عشاق خوش تر است

ز آفاق  ندا آید آنچه هست

کاین دور باطل است

 

فروش ساعت مچی

چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:,

|
 

شعرانه تو را خواهم بشاد که دلی جویی

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید

داستان غم پنهانی من گوش کنید

قصه بی سر و سامانی من گوش کنید

گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید

شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی

سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی

روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم

ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم

عقل و دین باخته، دیوانهٔ رویی بودیم

بستهٔ سلسلهٔ سلسله مویی بودیم

کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود

یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت

سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت

اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت

یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

اول آن کس که خریدار شدش من بودم

باعث گرمی بازار شدش من بودم

عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او

داد رسوایی من شهرت زیبایی او

بسکه دادم همه جا شرح دلارایی او

شهر پرگشت ز غوغای تماشایی او

این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد

کی سر برگ من بی سر و سامان دارد

چاره اینست و ندارم به از این رای دگر

که دهم جای دگر دل به دل‌آرای دگر

چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر

بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر

بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود

من بر این هستم و البته چنین خواهدبود

پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی‌ست

حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی‌ست

قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دویکی‌ست

نغمهٔ بلبل و غوغای زغن هر دو یکی‌ست

این ندانسته که قدر همه یکسان نبود

زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبود

چون چنین است پی کار دگر باشم به

چند روزی پی دلدار دگر باشم به

عندلیب گل رخسار دگر باشم به

مرغ خوش نغمهٔ گلزار دگر باشم به

نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش

سازم از تازه جوانان چمن ممتازش

آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست

می‌توان یافت که بر دل ز منش یاری هست

از من و بندگی من اگرش عاری هست

بفروشد که به هر گوشه خریداری هست

به وفاداری من نیست در این شهر کسی

بنده‌ای همچو مرا هست خریدار بسی

مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است

راه صد بادیهٔ درد بریدیم بس است

قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است

اول و آخر این مرحله دیدیم بس است

بعد از این ما و سرکوی دل‌آرای دگر

با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر

تو مپندار که مهر از دل محزون نرود

آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

وین محبت به صد افسانه و افسون نرود

چه گمان غلط است این ، برود چون نرود

چند کس از تو و یاران تو آزرده شود

دوزخ از سردی این طایفه افسرده شود

ای پسر چند به کام دگرانت بینم

سرخوش و مست ز جام دگرانت بینم

مایه عیش مدام دگرانت بینم

ساقی مجلس عام دگرانت بینم

تو چه دانی که شدی یار چه بی باکی چند

چه هوسها که ندارند هوسناکی چند

یار این طایفه خانه برانداز مباش

از تو حیف است به این طایفه دمساز مباش

می‌شوی شهره به این فرقه هم‌آواز مباش

غافل از لعب حریفان دغا باز مباش

به که مشغول به این شغل نسازی خود را

این نه کاری‌ست مبادا که ببازی خود را

در کمین تو بسی عیب شماران هستند

سینه پر درد ز تو کینه گذاران هستند

داغ بر سینه ز تو سینه فکاران هستند

غرض اینست که در قصد تو یاران هستند

باش مردانه که ناگاه قفایی نخوری

واقف کشتی خود باش که پایی نخوری

گر چه از خاطر وحشی هوس روی تو رفت

وز دلش آرزوی قامت دلجوی تو رفت

شد دل‌آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت

با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت

حاش لله که وفای تو فراموش کند

سخن مصلحت‌آمیز کسان گوش کند

 

فروش ساعت مچی

یک شنبه 2 تير 1392برچسب:,

|
 

 

دو زلفونت بود تار رباب ام/چه میخواهی از این حال خراب ام

تو که با مو سر یاری نداری/چرا هر نیمه شو آیی به خوابم

فروش ساعت مچی

یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:,

|
 

سه حرف مقدس ع ش ق عشق

دلم ار خیلی روزا با کسی نیست تو دلم فریاد و فریادرسی نیست دیگه دل با کسی نیست دیگه فریاد رسی نیست ... اما کاش تو بودی و دوستم می داشتی تا از این کرانه ی نافرجام تنهایی از عدم رهایی یابم

فروش ساعت مچی

یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:,

|
 

ای   بار   خدا! خطای   ما را   تو  ببخش
هر   کرده ی   نابجای   ما را   تو  ببخش
سوگند   به     استتار         حورالعینت
عریانی        شعرهای  ما را  تو   ببخش

فروش ساعت مچی

یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,

|
 

به   دنیایی    که    غمها     بی کرانه
خوشیها     از   بشر         دامنکشانه
برای     کشتن      بیچاره       مردان
همیشه    پای   یک   زن    در  میانه!
 

فروش ساعت مچی

یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,

|
 

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوزمن نبودم که تودردلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند وآیند وتو همچنان که هستی
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن
تو چوروی باز کردی در ماجرا ببستی
نظری به دوستان کن که هزاران بار از آن به 
که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی
دل دردمند مارا که اسیر توست یارا
به وصال مرهمی نه چوبه انتظار خستی
نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا 
تو که قلب دوستان ره به مفارقت شکستی
برو ای فقیه دانا به خدای بخش مارا
تو و زهد و پارسایی،من و عاشقی و مستی
دل هوشمند باید که به دلبری سپاری
که چو قبله ایت باشد به از آن که خود پرستی
چو زمام بخت ودولت نه به دست جهد باشد
چه کنند اگر زبونی نکنند وزیر دستی
گله از فراق یاران و جفای روزگاران
نه طریق توست سعدی کم خویش گیرو رستی

فروش ساعت مچی

یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,

|
 

بعضیا واقعا مرض دارن

Join Gevo
Group

فروش ساعت مچی

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:,

|
 

 لطفا این ویدیو را کامل تماشا کنید!

اینجا صف خرس ها برای ثبت نام سربازی است و خرس قرمز رنگ سعی می کند ثبت نام کند ولی...

فروش ساعت مچی

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:,

|
 

در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می بیند.
به راهب مراجعه می کند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد می دهد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.
او پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند .
همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد.
بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند.
او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟
مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :” بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته.”
 
مرد راهب با تعجب به بیمارش می گوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.
برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد. آسان بیندیش راحت زندگی کن
فروش ساعت مچی

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید

نازترین عکسهای ایرانی

 

 

bijan babagoli

 

آبان 1392
تير 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391

 

کاین دور باطل است
شعرانه تو را خواهم بشاد که دلی جویی
سه حرف مقدس ع ش ق عشق
داستان
کاشکی...
منم موافقم ...
اگه می تونی بزن تو دماغ اش
سه حرف مقدس
عشق یعنی
هوا دلپذیر شد
هوا دلپذیر شد
شهید دکتر نجات الهی

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان nothing و آدرس poetrylove.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





هر چی دلت بخواد
عاشقانه
خرید عینک آفتابی
nothing
آرمان(سوتک)
چت روم لوانی چت
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

 

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
سفارش آنلاین قلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 37
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


 /chat/?tem=white&title="> 

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->